ادبیاتمعرفی کتاب

دانلود رایگان کتاب ملت عشق از الیف شافاک

دانلود رایگان کتاب ملت عشق از الیف شافاک

ملت عشق ، نام رمانی نوشته الیف شافاک است که در سال ۲۰۱۰ به صورت هم‌زمان به دو زبان انگلیسی و ترکی، منتشر شد. این کتاب تاکنون بیش از ۵۰۰ بار در ترکیه تجدید چاپ شده و توانسته رکورد پرفروش‌ترین رمان ترکیه را نیز به دست آورد. ترجمه فارسی آن در مدتی کوتاه، عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها را کسب کرده‌است.

درباره ملت عشق

عمدهٔ داستان دربارهٔ احوالات و ارتباط شمس و مولوی است و کم‌ترین بخش‌های کتاب از زبان این دو شخصیت، روایت شده‌است و سعی شده تا از نگاه و زاویه‌های گوناگون که همان شخصیت‌های دیگر داستان هستند به این دو نفر، پرداخته شود. نویسنده در این کتاب، سعی کرده به موازات هم دو داستان و در حقیقت زندگی شخصیت‌های دو دورهٔ زمانی را پیش ببرد.

دورهٔ اول در حدود ۶۳۹ تا ۶۴۵ قمری و دورهٔ دوم عصر حاضر می‌باشد. از ویژگی‌های جالب کتاب این است که در حدود بیست راوی مختلف دارد و در ابتدای هر بخش راوی آن نیز ذکر می‌شود.

مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟

پشت جلد کتاب ملت عشق

برخی از جملات کتاب ملت عشق

سنگی را اگر به رودخانه ای بیندازی، چندان تاثیری ندارد.سطح آب اندکی می شکافد و کمی موج برمیدارد.صدای نامحسوس تاپ می آید.اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم می شود.همین و بس.

اما اگر همان سنگ را بر برکه ای بینداری…تاثیرش بسیار ماندگارتر‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و عمیق تر است.همان سنگ،همان سنگ کوچک آب های راکد را به تلاطم در می آورد.در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقه ای پدیدار می شود؛حلقه جوانه می دهد باز می شود و باز می شود،لایه به لایه.

سنگ کوچک در چشم برهم زدنی چه ها که نمی کند.در تمام سطح آب پخش می شود و در لحظه ای می بینی که همه جا را فرا گرفته.دایره ها ، دایره ها را می زایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود.

رودخانه به بی نظمی و جوش و خروش آب عادت دارد.دنبال بهانه ای برای خروشیدن می گردد،سریع زندگی می کند.زود به خروش می آید.سنگی را که انداخته ای به درونش ؛ از آن خودش می کند و بعد هم به آسانی فراموشش می کند.هر چه باشد بی نظمی جز طبیعتش است؛حالا یک سنگ بیشتر یا یکی کمتر !

اما برکه برای موج برداشتنی چنین ناگهانی آماده نیست. یک سنگ کافی ست برای زیر و رو کردنش،از عمق تکان دادنش.

برکه پس از برخورد به سنگ دیگر مثل سابق نمی ماند؛نمی تواند بماند!


عشق در نظر کسی که عاشق نیست،
کلمه‌ای خشک و تو خالی است.
نیمی فریب، نیمی سفسطه…
آن که عاشق نیست عشق را نمیتواند درک کند،
آن که عاشق است نمیتواند وصف کند.

ملت عشق


در این دنیا،
آدم‌هایی که بیشتر بدانند ،
آرام‌تر و ساکت‌ترند..!

ملت عشق


خدایا، می‌دانم زمان زیادی است به درگاهت دعا نكرده‌ام. راستش مطمئن نیستم هنوز به حرف‌هایم گوش می‌كنی یا نه!…
اما حال و روزم را می‌بینی. حالتم بحرانی است. به من یا عشقی حقیقی بده تا از این دلزدگی و فشار نجات پیدا كنم یا كاری كن چنان بی احساس بشوم كه بی عشق زندگی كردن برایم مهم نباشه!…

ملت عشق


مولانا می‌گوید:
عشق چیزی نیست که بیرون بشود پیدایش کرد.
درونی است.
تنها کاری که باید بکنیم این است،
که موانعی را که در درونمان جلو عشق را می‌گیرند،
پیدا کنیم و از میان برداریم..

ملت عشق


از مرگ نمی‌ترسم،
چون مرگ را پایان نمی‌دانم.
علاوه بر این،
معتقدم که مرگِ هر کس
رنگِ خودش را دارد.

چیزی که به فکر وا می‌داردَم
مرگِ بدون میراث است….

دانلود کتاب ملت عشق – الیف شافاک

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا