رضا طالب- نگارنده به عنوان یک معلم دانشگاه که با دانشجویانش فاصله سنی آنچنانی ندارد به طور واضح می بینم چقدر رفتار دانشجویان به معنی واقعی کلمه فردی شده است. اتفاق دلپذیری که در زندگی جوانان به راحتی قابل مشاهده است.
آنها کاری را انجام میدهند که می خواهند.چیزی را می شنوند که دوست دارند در حقیقت یک خودِ اکسپرسیونیستی به معنای خودِبیانگرباور در رفتار نسل جوان ایران خصوصاً قشر دانشجو مشهود است . مثلا امکان تولید،بازتولید و مصرف روایت های فردی تا حد زیادی شکوفا شده است.
جوانان امروز در صفحات اجتماعی خودشان هرپیامی که بخواهند می نویسند و به اشتراک می گذارند به سبکِ خودشان می اندیشند و نظر میدهند در نتیجه امروز شاهد تولیداتی هستیم که خیلی آسان به دست می آیند ، مثلاً موسیقی رایج امروز حاصلِ ممارستهای جانکاه و سخت نیست، برای نمونه موسیقی خیلی عمومیتر شده و بیشترِ شکلهای موسیقی الکترونیکی از شیوه نمونه برداری استفاده میکنند و حتی اقتباس یا ترکیبی از بریکولاژاند که این فرایند تا حد زیادی نشان می دهد جوانان برای ساختن یک اثر موسیقیایی چقدر نسبت به گذشته دستشان بازتر است.آنها با دوربینهای موبایل عکسهای بسیار باکیفتی میگیرند بوسیله شبکههای اجتماعی تولیدات خودرا خیلی راحت به اشتراک میگذارند و دیده میشوند.
واقعیت این است که جوان امروز با استفاده از شبکههای اجتماعی ترجیح می دهد چشمش به فضیلتهای ناچیز نباشد، حرفش را رسا بگوید و مَکنون قلبیاش را راحت برملا کند و مجبور نباشد محتوای سفارشی و به دلخواه این و آن تولید کند، در این میان هنوز متولیان فرهنگی و اصحاب امور تربیتی این فضا را مطلقا درک نمی کنند و همچنان از یک فعال رسانهای رفتار یک فرد سر به زیر، مطیع و بله قربان گو را طلب می کنند.
مفهومی که در این میان توسط دست اندرکاران حتی کارشناسان این عرصه در کشورمان درک نمیشود مفهومی به نام «حرمت خود» در عرصه فضای مجازی است که این روزها در گفتمان و ابعاد اندیشه ورزی سیاستگذاران فرهنگی کشور جایگاهی ندارد. متاسفانه برخی از صاحبنظران فرهنگی حتی در دانشگاه ها به دلیل به روز نبودن و عدم آشنایی با تحولاتِ مفاهیم مدرن مفهومِ حرمت خود را حتی یک بار هم نشنیده اند! برخی هم آنقدر به منابع تربیتی قدیمی وابسته اند که هیچ تحلیل درستی نسبت به این فضای جدید نداشته و بدتر از همه اینکه این قبیل افراد عمدتاً جماعتِ ارزشگرایی هستند که از فیلتر بودن شبکه های مجازی هم حمایت می کنند و اصلا متوجه نیستند با این نحوه تفکر چه آبی به آسیاب ِ مفسدان اقصادی و رانت خوارهایی میریزند که به لطف همین فضای مجازی روز به روز بیشتر در معرض افشا و رسوایی هستند و متوجه نیستند این جماعت فاسد با بزرگنمایی چند تصویر به اصطلاح غیر اخلاقی با تحریک احساسات اخلاقی این افراد ساده دل، آنان را به طمعِ فیلتر کردن و مسدود ساختن فضای مجازی می اندازند غافل از اینکه این جماعت صرفاً از افشای فسادشان هراسان هستند.
این یک حقیقت است که جریان فساد همیشه به گسترش خوی غلامی، فرهنگ بندگی و محدود کردن فضای رسانهای دلبسته است. این جریان نمیخواهد جوانِ دانشجو باهر گرایش فکری مفاسد اقتصادی این حکومت و رانتهای آقازادگانش را افشا کند. اینها از مفهوم حرمت خود در فضای مجازی میترسند ، مفهومی که باعث بسط ِمطالبه حق خواهی، عدالت طلبی و توسعه روزافزون فضای نقد و نقادی خصوصاً گسترش آزادی فردی در فضای مجازی می شود. به هرحال آنچه دنیای امروز از مفهوم ِ حرمت خود و حس اتکاء به نفس و تَصور فرد از خود، معنی می کند در گروی به رسمیت شناختن خواسته ها، سلیقه ها و دلبخواه های فرد و پذیرفتن سازه ی رفتاری فرد در چارچوب قانون است به عبارت دیگر حرمت خود نوعی حریم شخصی را آشکار می سازد که فرد بر اساس آن برای خود احترام قائل است، توجه داشته باشید از دیدگاه خود و نه دیگران؛این دیگران شامل ِکارفرما، مدیران،سرمایه داران… نمی شود بلکه به خودِ فرد مربوط می شود. از همین جهت راقم این سطور معتقد است متولیان فرهنگی خصوصا در حوزه فضای مجازی باید بیشتر به مفهوم حرمت خود توجه نشان دهند و بپذیرند که مردم حق دارند مطابق باسلیقه خودشان به تولید محتوا در شبکه های مجازی بپردازند البته بماند که خیلی از آقایان می گویند ما به دنبال محدود کردن نیستیم و به دنبال مدیریت محتوای فضای مجازی هستیم! و بابت بیان کردن این جمله فکر میکنند چه شاهکاری می کنند که دنبالِ محدود کردن نیستند و می خواهند مدیریت کنند! راحت بگویم اگر انتظار داشته باشیم فضای مجازی به شیوه دلخواه مدیران و آقایان اداره یا مدیریت شود هیچ نتیجه ای جز توسعه فرهنگ مطیع بودن و دست آخر به گِل نشستن فضای نقد و نقادی در جامعه نخواهیم بود، آنهم در جامعه ای که نقد نوکیسگان، آقازادگان و تاختن به مفاسد اقتصادی از اوجب واجبات است.