پیشنهادی سردبیرنقاشیهنر وسعت

سبک ها و مکاتب هنری

سبک در لغت به معنای طور و عمل و طرز و روش و قاعده و شیوه است. دو نوع سبک شناسی وجود دارد

1. ایستا : سبک هر طبقه اجتماعی جدا از تغییرات دائمی خود و مداخلات سبک های طبقات دیگر مورد توجه قرار میگیرد.
۲. پویا : جریان سبکها و طبقات اجتماعی از لحاظ تحوالت داخلی خود و مناسبات متقابلی که با یکدیگر و نیز با سایر شئون زندگی عملی و نظری جامعه دارند بررسی می‌شود.

جنبش هنری، یک جریان و حركت هنری میباشد كه تحت تأثیر تحوالت فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسی و یا عوامل دیگر شكل گرفته است و براى مدتی گروهى از هنرمندان را به تفكر و عملكرد مشابه مى‌كشاند. این جنبشها بسته به بنیان پایدار و زمینه هاى به وجود آورنده و توسعه دهنده آنها مى‌توانند كوتاه مدت یا نسبتا پایدار باشند. همچنین جنبشهای هنری ممكن است در یک منطقه جغرافیایی خاص و تنها در یك رشته هنری رایج شوند یا به صورت فراگیر، بخش وسیعی از دنیاى هنر را تحت تأثیر خود قرار دهند.
در اینجا سبک هایی مطرح شده اند که به نوعی در متن به آنها اشاره شده است.

امپرسیونیسم یا دریافتگری

 

درآخرین دهه های قرن ۱۹ میلادی در فرانسه حرکتی در نقاشی آغاز شد که مبتنی بر نور كه به عنوان مادر رنگهاست، شکل گرفت و به زودی هنرهای دیگر نظیر موسیقی، مجسمه سازی و… را تحت تأثیر قرار داد. نام این جنبش از نام یک نقاشی از کلود مونه به نام “دریافتی از طلوع آفتاب” گرفته شده است. این شیوه مبتنی است بر نشان دادن دریافت و برداشت مستقیم هنرمند از نور زودگذر با به کار بردن رنگهای تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزشهای نور خورشید. در این روش اصول مکتبی طراحی دقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی “پرسپکتیو” فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمیشود.در این سبک نقاشان از ضربات “شکسته” و کوتاه قلم مو آغشته به رنگهای خالص و نامخلوط به جای ترکیبهای ظریف رنگها استفاده می کنند.

مثال ، به جای ترکیب رنگهای آبی و زرد برای تولید سبز، آنها دو رنگ آبی و زرد را مخلوط نشده بر روی بوم قرار میدهند تا رنگها “حس” رنگ سبز را در نظر بیننده به وجود بیاورد. آنها در نقاشی صحنه های زندگی مدرن در عوض جزئیات، تأثیرات کلی واضح را نشان میدهند. آنها از ارائه اشکال با خطوط محیطی واضح سر باز زدند و از رنگ آمیزی به پیروی از عرف و طبیعت سرپیچی کردند. استفاده از رنگهای خالص و شفاف با ضرب قلمهای مستقل و تا حدی سریع از ویژگیهای بارز آثار نقاشی امپرسیونیست است.

هنرمندان برجسته: ژرژ سورا، کلود مونه، پیر آگوست رنوار، آلفرد سیسلی، کامی
پیسارو، ادگار دگا، پل سزان

رئالیسم یا واقع گرایانه

رئالیسم به صورت جامع و کلی به مفهوم حقیقت، واقعیت و وجود مسلم، و نیز نفی تخیالت و امور ناممکن و غیر عملی است. رئالیسم در هنرهای تصویری و ادبیات، نمایش چیزها به شکلی است که در زندگی روزانه هستند بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون. در این شیوه از نقاشی هنرمند باید در نمایش طبیعت “طبیعت بدون انسان وب ا انسان” از هرگونه احساساتی گری خودداری کند. كه در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه رواج پیدا کرد.
هنرمندان برجسته: گوستاوکوربه، انوره دومیه

پست امپرسیونیسم یا پسادریافتگری

درباره گرایش های مختلف در نقاشی و به ویژه در فرانسه و در امتداد امپرسیونیسم یا به عنوان واکنشی در برابر آن است. این سبک در فاصله زمانی 1880-1905 وجود داشت. این اصطلاح نخستین بار توسط راجر فرای نقاش و منتقد انگلیسی در عنوان نمایشگاهی به کار رفته بود که در 1910-11 در نگارخانه گرافتن لندن برگزار شد و فرای آن را ((مانه و پست امپرسیونیست ها)) نامید. هنرمندان برجسته: پل سزان، ونسان ونگوگ و پل گوگن در میان این هنرمندان سزان شهرت خاصی دارد. شیوۀ کاری وی به گونه ای بود که او را باز کننده راه برای سبک کوبیسم می دانند.

هنر انتزاعی (آبستره)

این جنبش در روسیه توسط واسیلی کاندینسکی مطرح شد. در این جنبش هنرمندان با استفاده از عدم بازنمایی عینی و بیان تجسمی نوین خط و رنگ و با خلاصه نمودن مضامین و موضوعات به عناصر بنیادین چون خط و سطح برای بیان کلیت و کلی گویی سود می جستند. ّکل هنرمندان برجسته: واسیلی کاندینسکی، پیت موندریان، کوپکا، پیکابیا، فرنان لژه، هنری مور، کنستانتین برانکوزی، هپورت، الکساندر کالدر.

انتزاع هندسی

جنبشی منشعب شده از انتزاعی که به وسیله سطوح ناب هندسی و تأکید بر رئالیسم فرم در صدد بیان تفاسیر و تعابیر شخصی است. هنرمندان برجسته: پیت موندریان، مارک روتکو، جوزف آلبرز، بورگان دیلر.

کانسپچوآل آرت یا هنر مفهومی

این جنبش در اواخر دهه 1960 مطرح شد. در این جنبش مفهوم مهمتر از ابزار و چگونگی اجزا است و هدف اصلی،رسانیدن مفهوم یا ایده ای به مخاطب است.

هنرمندان برجسته: سل لویت، داگلاس هیوبر، جوزف کاسوت، بروس نومان

مینیمال آرت

جنبشی آغاز شده از امریکا که هدف پیروانش پژوهشی دوباره با انواع ساختارهای مدولی، فضایی و شبکه ای، برای توضیح مفاهیمی چون فضا، فرم و مقیاس است و هرگونه بیان گری و توهم بصری را مردود می داند. هنرمندان برجسته: رونالد جاد، کارل آندره

فتورئالیسم

این جنبش در آمریکا مطرح شده و به «رئالیسم اغراق آمیز» نیز معروف است.دراین جنبش با هنر عکاسی رقابت می شود. موضوع عمده این آثار، انسان می باشد. در این آثار از تکنیک هایی چون آکلریلیک روی بوم و پلی استرهای شیشه رنگی استفاده می شود. هنرمندان برجسته: چاک کلوس، آلفرد لزلی

نئورئالیسم

جنبشی در تقابل با اکسپرسیونیسم انتزاعی است که گاه واقع گرائی اجتماعی نیز خوانده می شود. در این جنبش هنرمند با استفاده از اصول هنر تجسمی و کاربرد اسلوب های نوین در صدد تجسم فضایی ابداعی با معانی غیر وابسته به مظاهر عینی واقعیت
می باشند. از هنرمندان: فرناند لژه، بن شان، داوید آلفارو سیکه ایروس، دیه گو ریورا

پاپ آرت یا هنر مردمی

این جنبش در قرن بیستم، توسط اندی وارهول و روی لیشتن اشتاین، درانگلستان و امریکا مطرح شد. هنرمندان این جنبش با استفاده از ملزومات دور ریختنی جامعه (قوطی نوشابه، عکس و…) درصدد بیان هر چه قوی تر سنت ها و فرهنگ های بومی و اعتقادات قبیله ای می باشند. هنرمندان برجسته : اندی وارهول، روی لیشتن اشتاین، رشن برگ، جاسپرجونز

اکسپرسیونیسم انتزاعی

اکسپرسیونیسم انتزاعی در امریکا مطرح گردید که به نقاشی های کنشی نیز معروف است. هنرمندان این سبک با عدم تأکید بر ساختار شکل و فرم، رنگ گذاری براساس حرکات بدنی و کنش روانی نقاش به طور آنی و تصادفی، درصدد بیان هیجانات و احساسات لحظه ای و آنی هستند. هنرمندان برجسته: جکسون پالاک، ویلهم دکونینگ و هانس هوفمان.

رنسانس

در قرن 14 میلادی به مرکزیت ایتالیا در فلورانس رنسانس به وجود آمد. رنسانس به معناي نوزایی مي باشد. از ویژگي هاي این دوره استفاده از ویژگي هاي یونان و روم، انسان گرایي، فردیت گرایي، عقل گرایي، ناتورالیسم و مضامین مسیحي را می توان نام برد. ویژگي هاي تجسمی آثار این دوره شامل استحکام ساختار ترکیب بندي، استفاده از رنگ هاي روشن و تابناک، تأکید بر پرسپکتیو علمی و هنري، سایه روشن کاري، تأکید بر فضا با فعال کردن عامل مکان می باشد. رنسانس به سه دوره تقسیم مي شود.

دادائیسم

واژه دادا به معنای اسب چوبی کودکان به طور اتفاقی از لغت نامه گرفته شد. این جنبش در آلمان و با دیدگاهی پوچ گرا و گرایشی ضد هنری و اعتراضی، درصدد تمسخر و ریشخند تمدن و هنر معاصر و ارزش های مرسوم زمانه می باشد. شعار هنری این سبک «بی شکلی مطلق و نابودگری خود آفرینندگی» است. این جنبش حاصل فشارهای ناشی از جنگ جهانی اول است. عنصر تصادف در این جنبش نقش بسزایی دارد. تکنیک «فوتومونتاژ» توسط هنرمندان این جنبش ابداع شده است. هنرمندان برجسته : ماکس ارنست، رائول هوسمن، هانس ژان آرپ، مارسال دوشان

سورئالیسم ، فرا واقع گرایی یا وهم گری

یکی از جنبـش های معروف هنری در قرن بیستم است. زمانی که دادائیسم در حال از بین رفتن بود، پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز زمانی از دادائیست ها بود گـرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را ریختند که در سال 1922 به طور رسمی بود فرا واقع گرایی نامیده شد. این جنبش در عمل با انتشار مجله انقلاب فرا واقع گرا توسط برتـون آغاز شد. سورئالیسم با جایگزینی مفـهوم واقعیت برتر به جای عصیان و نفی موجود در دادائیسم شکل گرفت. این مسلک در حوزه های مختلف فلسفی رویکردهای زیر را اختیار کرده است.

ـ فلسفه علمی که همان رویکرد فروید به روانکاوی است.

ـ فلسفه اخلاقی که با هرگونه قرارداد مخالف است.

فلسفه اجتماعی که می خواهد با ایجاد انقلاب سوررئالیستی بشریت را آزاد کند. هنرمندان برجسته: سالوادوردالی، خوان میرو، مارک شاگال، رنه ماگریت، آندره ماسون، ماکس ارنست، آلبرتو جاکومتی

ادامه دارد….

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا