میخواهم چیزی برایت تعریف کنم
شخصی نزد همسایهاش رفت و گفت: گوش کن! میخواهم چیزی برایت تعریف کنم.
دوستی به تازگی در مورد تو میگفت ….
همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:
– قبل از این که تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذراندهای یانه؟
– کدام سه صافی؟
– اول از میان صافی واقعیت. آیامطمئنی چیزی که تعریف میکنی واقعیت دارد؟
-نه. من فقط آن را شنیدهام. شخصی آن را برایم تعریف کردهاست.
– سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذراندهای. مسلما چیزی که میخواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیام میشود.
– دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.
– بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمیکند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که میخواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم میخورد؟
– نه، به هیچ وجه!
همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگه دار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.