نقد و خلاصه سریال ترکی carpisma تصادف
نقد و خلاصه سریال ترکی carpisma تصاد
برعکس اکثر فیلم های ترکیه ای این سریال داستان زندگی ما انسان ها را به رخ می کشد.در این سریال بازیگران به درستی انتخاب شدند دیالوگهای بین طرفین کاملاً درست و پر معنا می باشد . به قول قددیر (کادیر آدالی ) که در سریال می گوید انسان ها یک بار نمی میرند چند بار میمیرد.
سریال شما را به چالش خواهد کشید که چگونه از یک انسان خوب به یک انسان سنگدل و بی رحم بدل میشوی. شما اگر در زندگی جای این افراد بودید چه میکردید؟
سریالی بسیار جذاب و زیبا که شرایط امروزی انسان ها را به تصویر میکشد ، آیا در زندگی دیگران دخالت کرده ایم و به دلیل دانستن نقطه ضعفشان زندگیشان را برهم زده ایم؟ آیا شده به صرف انتقام با دیگران بازی کنیم و در این بازی خود را بخواهیم تطهیر کنیم؟ یا بالعکس از انسانیت خود ضربه خورده اید؟ همه این ها به همراه جنایت و تروریسم سریال را زیباتر و جذابتر میکند .
نبرد حق و باطل است حق همیشه پیروز نیست اما باطل هم قطعاً شکست خواهد خورد
معرفی شخصیت بازیگران سریال تصادف carpisma
قدیر (کادیر آدالی): سرکمیسر مدیریت امنیت در بخش جرم های برنامه ریزی شده.. با اشتیاق به کارش وابسته اس.. مثل چشمش از دختر و همسرش مراقبت میکند اما آن ها را از دست میدهد
زینب: لچ باز خودسر اما زرنگ که ولی جعفر شیفته او شده
ولی: دنیای تاریکی دارد اما در این تاریکی نوری می تابد و این تابش نور همان زینب است فرد بسیار باهوشی است همیشه از مشکلات قسر در می رود شخصیت شناس خوبی است و از نقطه ضعف های دیگران استفاده می کند اما هر قسمت که جلوتر می رویم شخصیت و کمی دگرگون می شود حالت مظلومتری میگیرد و دشمنه مشترکی با قدیر پیدا می کند.
جمره: تک دختر سلیم می باشد عاشق جوانی به نام کرم شده اما در قسمت ۲۱ می بینیم که سلیم پدر او نمی باشد.
کرم: جوانی که ۵ سال حبس کشیده بسیار بدشانس عصبانیت او حدی ندارند کمی کم عقل به نظر می رسد و البته هیجان زده
غالب: او شوهر زینب می باشد که قربانی ترس و نقطه ضعف هایش می شود و توسط ولی جعفر کشته میشود
مرال: زن بسیار باهوش و مثبت گرا البته بسیار پول دوست که برای پول هر کاری می کنم اما در ادامه شخصیت و عوض میشود
حیدر: مدیر قدیر انسانی باهوش که دائماً به قدیر هشدار می دهد که مراقب خود باشد سریع عصبانی می شود البته عصبانیتش بیجا نیست
دمیر :وکیل ماهر اما تنها در زندگی شکست هایی خورده که باعت شده حریص شود
بلما : شخصیتی که به خاطر پول هر کاری می کند انسان ذلیلی است به خاطر پول هم شجاعت دارد و هم ترس تا دم مرگ هم میرود
سلیم:محترم بین افراد سیاسی، ماموران اداری و کارمندان هست و صاحب دفتر وکالت زیرزمینی است .. دخترش جمره مرکز زندگی اش هست.. وقتی دخترش خیلی بچه بود همسرش را از دست داده.. یا به عبارتی همسرش را کشته
جانسیز : شخصی بی رحم بدقول سنگدل و شخصی که همه را به بازی می دهد
خلاصه سریال Carpisma تصادف
نام ترکی شخصیت اول مرد در ترکیه کادیر تلفظ میشد اما ما در این نقد معادل ایرانی اش یعنی قدیر میگوییم
در این سریال قدیر نقش یک پلیسی را بازی میکند که نان حرام از گلویش پایین نمی رود . در قسمت اول سریال او همراه با خانواده خود به استادیوم برای تماشای فوتبال میرود پس از اتمام فوتبال در سمت بیرونی ورزشگاه مورد حمله تروریست ها قرار میگیرد و خانواده خود را از دست میدهد و پس از آن به دنبال کشف حقیقت خواهد بود اما چه حقیقتی بدتر از این که پدر او یک بازیگر قهار و یک تروریست تمام عیار است ؟
مادر قدیر او را هنگام بچگی به دلیل کشته شدن پسر اول در پارک رها می کند قدیر در یتیم خانه ای به همراه دخترکی به نام زینب بزرگ می شود که از قضا در بچگی قول و قرار ازدواج می گذارند قدیر و زینب هر یک راه خود را رفته و با شخص دیگر ازدواج می کند. شوهر زینب در تلاش برای پولشویی است و با تروریستها همکاری می کند اما به دلیل دزدی و خروج از کشور دخترشان توسط شخصی به نام ولی جعفر به گروگان گرفته می شود تا بتوانند از این طریق پول های دزدیده شده را برگرداند از طرفی قدیر همسر و بچه خود را از دست داده و خود را مقصر می داند و به فکر خودکشی است. زینب برای نجات دخترش از بانک دزدی می کند تا پول را به ولی جعفر برساند در همین حین گزارشی به دست قدیر میرسد که از بانک دزدی شده و قدیر خودکشی را به تعویق می اندازد تا مجرم را دستگیر کند در طرف دیگر ماجرا کرم که تازه از زندان آزاد شده به دلیل سابقه اش در هیچ کجا کار نمی دهند دست به دزدی می زند و جمره دختر پولدار ماجرا را با چاقو زخمی می کند در همین راستا جمره که خیانت نامادری خود را با شوهرش میبیند با شکمی زخمی داخل ماشین رفته تا خود را به بیمارستان برساند همچنین کرم از کار خود پشیمان شده و قصد بازگشت دارد تا جمره را نجات دهد و در یک چهار راه چهار ماشین به یکدیگر برخورد می کند قدیر زینب جمره کرم و این آغاز ماجراست. نام سریال نیز بر گرفته است همین تصادف می باشد .
سریال بسیار جذاب و دیدنی است و اتفاق هایی در آن رخ خواهد داد که هیچ یک باور نخواهید کرد .
در این سریال شما شخصیت بدی را می بینید که همواره دوستش خواهید داشت او شخصی نیست به نام ولی جعفر که درگذشته و در زمانی که پلیس بود با تروریست ها مشغول قاچاق مواد مخدر می شود و در همین راستا خانواده خود را از دست می دهد و قدیر را مقصر اصلی این ماجرا می داند.
برعکس اکتر فیلم های ترکیه ای این سریال داستان زندگی ما انسان ها را به رخ میکشد در این سریال بازیگران به درستی انتخاب شدند دیالوگ های بین طرفین کاملاً درست و پر معنا می باشد سریال شما را به چالش خواهد کشید که چگونه از یک انسان خوب به یک انسان سنگدل خواهی رسید شما اگر در زندگی جای این افراد بودید چه میکردید؟